جمعه , ۲۸ دی ۱۴۰۳
خانه / اقتصاد - تجارت / حکایتی از سرزمین آفتاب تابان

حکایتی از سرزمین آفتاب تابان

این مطلب بدون کوچکترین تغییری از اینجا آمده است.

اين مطلب دست به دست چرخيده و رسيده به دست من. بخوانيدش:

“چندی پیش در جلسه‌ای یکی از حاضرین خاطره جالبی از سفرش به ژاپن نقل کرد. این خاطره شاید یکی از دلایلی باشد که نشان می دهد چرا ژاپن درحال پشت سرگذاشتن همه قدرت‌های صنعتی در دنیا است.

وی گفت: ژاپن که بودم یه روز دوشنبه كه داشتم سر کار مي‌رفتم، دیدم خیابون شلوغ و پر از پلیسه؛ وضع غیرعادی بود. کمی پرس و جو کردم؛ معلوم شد کسی خودکشی کرده. البته این‌قدر تو ژاپن خودکشی زیاد بود که خیلی جای تعجب نداشت. پرسیدم: چرا طرف خودکشی کرده؟ فهمیدم او مهندس پیمانکار یه ساختمان بوده و قرار بوده روز جمعه ساختمان رو طبق قرارداد تحویل صاحبش بده.

روز جمعه ساختمان کارش تموم نمی شه و اين مهندس پیمانکار، از صاحب ساختمان دو روز شنبه و یکشنبه رو مهلت می‌خواد که ساختمان رو ساعت هشت روز دوشنبه اول روز کاری بهش تحویل بده. تو این ۴۸ ساعت مهندس و تیمش هر کاری می‌کنند نمی‌توانند کارهای نیمه تمام ساختمان رو تمام کنند و ساختمان رو آماده تحویل کنند.
روز دوشنبه که صاحب ساختمان برای تحویل خونه میاد با جسد حلق آویز شده مهندس پیمانکار مواجه می‌شه…

حالا نکته جالبش می دونی واسه من چی بود؟ این ساختمان فقط نصب پریز برق و نظافتش مونده بود! به دوستان ژاپنی به تعجب می‌گفتم این چه آدمی بود، خب چرا خودکشی کرده برای همچین موضوع کوچکی. این دیگه خودکشی نداره که. آنها با دهان باز نگاه می‌کردند و می‌گفتند خودکشی نداره؟ این آدم آینده شغلی‌اش به پایان رسیده بود. دو بار زیر قولش زده بود و دیگه کسی بهش کار نمی داد.”

چقدر بين ما و آنها تفاوت هست…

همچنین بررسی کنید

خدمات بانکی در کانادا

مجموعه نوشته های من با تمرکز بر تجربه های استفاده از خدمات بانکی در کانادا را در …

یک نظر

  1. واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.