دوشنبه , ۱۲ آذر ۱۴۰۳
خانه / دل نوشته ها / حکمت و رحمت

حکمت و رحمت

میگن:

خداوند گر ز حکمت ببندد دری

ز رحمت گشاید در دیگری

نزدیک 3 ماهه تو مصرع اول گیر کردم… به هر دری می زنم یا بسته است و کسی بازش نمی کنه یا اگر باز باشه تا میام بهش برسم بسته میشه… موندم تو حکمت خدا…

التماس دعا…

همچنین بررسی کنید

دوچرخه سواری می کنیم

  همیشه از بچگی دوست داشتم اینجوری دوچرخه سواری کنم و فکر می کردم خیلی …

۸ نظرها

  1. یک حرکت شمابرای سازندگی همه چیز را دگرگون می کندسستی وبی حالی را کنار بگذاردانسته های تو ازدیگران بیشتر است فعالیت کن آینده از آن تو است .به امید خدا

  2. دوست عزیز همت داشته باش اگر نا امید باشی موفق نمی شوی. اگر امید به خدا داشته باشی، غم به دلت راه پیدا نمی کندو موفقیت تو حتمی است……..انشالله

  3. بیخیال در شو. از دروازه برو تو

  4. شاید آدرس رو اشتباهی رفتی!

  5. یکی دیگه...

    گنجشک با خدا قهر بود…

    روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت .

    فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:

    می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که

    دردهایش را در خود نگاه میدارد…

    و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست.

    فرشتگان چشم به لب هایش دوختند،

    گنجشک هیچ نگفت و…

    خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.

    گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام.

    تو همان را هم از من گرفتی.

    این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟

    و سنگینی بغضی راه کلامش بست…

    سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند.

    خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو

    از کمین مار پر گشودی.

    گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.

    خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به

    دشمنی ام برخاستی!

    اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود.

    ناگاه چیزی درونش فرو ریخت , های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد…

  6. آقا در چرا ؟! تا پنجره هست در به چه کار آید؟

  7. راست میگه در چرا ؟ از قدیم گفتن در خرابه زنگ بزنید

  8. سلام .نبینم با اون همه توکل ناامید بشی بزرگترین معصیت وگناه حتی بزرگتر از شرک ناامیدی از رحمت خداوند است یادت باشه همیشه برای رسیدن به خدا وخواسته های عقلانی فقط یک راه وجود داره اونهم راه راست وصراط مستقیمه ممکنه یه خورده طولانی ودور باشه اما دست یافتنی وواقعی است . ومن یتوکل علی الله فهو حسبه. ومن یتق الله یجعل له مخرجا.ان الله واسع علیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.