دیشب با شبنم رفتیم سینما کارتون ببینیم… 🙂
تا نزدیک های Midvalley رفتیم و مشکلی نبود اما یهو ترافیک شروع شد و 1 ساعتی تو ترافیک معطل شدیم… خوشبختانه به سانس ساعت 7 شب رسیدیم… و بلیط گرفتیم… این مجموعه سینمای Golden Screen Cinemas به ظاهر تو Midvalley فقط 18 تا سالن داره… بماند که کلا تو 23 تا شاپینگ مجموعه سینما داره… سالن شماره 8 که ما رفتیم پرده نسبتا عریض (واید) داشت و ظرفیت سالن هم 120 نفر… 2 تا عینک گرفتیم و رفتیم تو سالن… دیدیم هنوز کسی نیومده… زمان خوبی بود که نظریه های فیلسوفانه ام رو جاری کنم و این عینکهای 3 بعدی رو هم وارسی… خیلی تکنولوژی جالبیه… یه شیشه عینک سبز هست و یکی هم قرمز… البته عینکهای دیشب با موادی شبیه جیوه پوشش داده شده بود و بعلت انعکاس نور تقریبا یک رنگ به نظر میرسید اما با کمی دقت میشد تفاوت رو فهمید…. 2 تا مشکل اساسی داشتن این عینکها… یکی اینکه سایزش قابل تنظیم نبود… و در حالت کلی هم فکر کنم برای بزرگترین صورت ساخته شدن!!!… دوم اینکه باید یه حالتی براش درست کنن که کل دور چشم رو بپوشونه تا هیچ حرکت بیرونی جلب توجه نکنه… یعنی گوشه های چشم هم پوشش داشته باشه… اول فیلم که تبلیغات معمولی پخش می شد نه میشد با چشم بدون عینک درست دید نه با عینک… یعنی تصویر یه کم مات بود و چشم رو اذیت میکرد… (این مشکل برای دستگاه پخش کننده است)… حالا ما چه فیلمی (یعنی کارتونی) رفته بودیم ؟… کارتون شرک… من همیشه از این غول سبز بدم میومد…!!! اما خوب تنها فیلمی که 3 بعدی بود همین بود… برای همین رضایت داده بودم که ببینم 3 بعدی چیست… تفسیر تصاویری که با عینک دیده میشه سخته… خیلی جالب بود.. بین تصاویر فاصله وجود داره… مثلا اگر کاراکتر با دیوار 3 متر فاصله داره بیننده متوجه این 3 متر فاصله میشه… تکنولوژی جالبی است که بسیار جای پیشرفت و بهبود کیفیت داره… من که هر از گاهی عینک رو در میاوردم ببینم بدون عینک چطوریه… تصاویر قابل دیدن هست ولی مات و سایه دار هستش… البته نه کل تصاویر فقط حاشیه رنگ های اصلی!!!…سایه ها هم فقط 2 رنگ هستش سبز و قرمز…
من جزو اون دسته از افرادی بودم که در حین تماشای فیلم دچار سردرد و سرگیجه شدم… باور کنید مغز کمی در پردازش این تصاویر دچار اشکال میشه و شاید چون این سری از تصاویر جدید هست هنوز براش برنامه ریزی نشده… البته معتقدم تصاویر به قدرت 100 درصد هم بر روی هم متمرکز (فوکوس) نمی شد و این مشکل از تولید فیلم و پخش فیلم و موقعیت قرارگیری در سالن سینماست… شاید عینک های جدید که از جنس LCD-LED هستند این مشکل رو برطرف کنند… به نظر من تصاویر بین 95 تا 98 درصد با یکدیگر هماهنگ می شدند بنابر این 2-5 درصد باقیمانده باعث سردرد و سرگیجه از بابت تماشای تصاویر مبهم، مات و کدر می شوند… حتمن فیلم های بیشتری از این نوع خواهم دید تا بر روی موج پیشرفت تکنولوژی 3 بعدی سوار باشم. 🙂
پ.ن: از جمعیت حاضر در سالن 7 نفر ایرانی بودیم… که نزدیک به 10 درصد جمعیت کل می شد…
پ.ن 2: بیشتر تماشاگران با عینک های 3 بعدی بر روی چشم عکس انداختند. (اونهایی هم که ننداختند احتمالا دفعه قبل عکس انداختند)…
پ.ن 3: من عکسهام خوب نشد دفعه بعد…
پ.ن 4: شرک خوب بود…
پ.ن 5: تکنولوژی تصاویر و فیلم های سه بعدی به سالهای بسیار دور بر میگرده (1890 میلادی)… اما متاسفانه تا چند سال پیش امکان ساخت تجهیزات سخت افزاری 3 بعدی وجود نداشت!!!
پ.ن 6: در عصر تکنولوژی هنوز هم امکان ساخت همه چیز وجود نداره… حتی چیزهایی که سالها از کشف شدن و تکمیل تئوری های 100 درصد عملی آنها میگذره…
ترم جدید رسما از 2 شنبه شروع خواهد شد و 4 روز در هفته کلاس خواهم داشت. این ترم دروس اختصاصی جالبی رو خواهیم گذروند.
من كه فكر كنم سه سوت سر گيجه ميگيرم