روز اول تو سنگاپور رفتیم Subway ناهار بخوریم. فروشنده یک پیرمرد چینی بود. جلوی ما یک آقایی در حال سفارش بود، سفارشش که تمام شد نوبت ما رسید. از پیرمرد چینی پرسیدم کدوم غذا حلال هست… یه کم فکر کرد و گفت شما میتونید کالباس بوقلمون بخورید، مرغ بخورید، تن ماهی و سبزیجات… گفتم مگه مرغ و بوقلمونتون حلال هست، گفت بله، (Pork Free) گوشت خوک نیست… متوجه شدم که منظورش از حلال یعنی اینکه گوشت خوک نیست… گفتم 2 تا شش اینچ تن ماهی میخواهیم… دیدم دستکش هاش رو درآورد و داخل سطل انداخت… گفت من با این دستکش ها غذای غیر حلال درست کردم. برای شما عوض می کنم… ازش تشکر کردم… مجدد گفتم 2 تا شش اینچ تن ماهی… گفت اگر یک عدد 12 اینچ بگیرید ارزونتر میشه، گفتم ولی ما دو نفریم، گفت بعد از سفارش براتون نصف می کنم…
جالب بود که هم خوب راهنمایی کرد که به نفع ما شود و از سود خودش کم کرد و هم خوب به عقیده من احترام گذاشت…
مسلمانی خواندن قرآن به آیه های عربی و نفهمیدن نیست. به درست رفتار کردن، احترام گذاشتن و اخلاق و منش و رفتار است.
چه بسیارند مسلمانانی که حلال را فقط به نخوردن گوشت خوک میدونند و چه بسیار شیعیانی که بطری به دست زیر پرچم سینه می زنند و علم می کشند… چه بسیارند مسلمانانی که راه کج می روند و به گناهشان اصرار دارند و دم از قرآن و حدیث و آیه دارند و روز و شب مال مردم میبرند و حیا می درند. چه بسیار مسلمانانی که دروغ می گویند تا دنیایشان را آباد کنند و لذت ببرند…
درست است که خداوند ارحم الراحمین است و من را در قبر دیگری نمی گذارند و بلعکس و درست است که خداوند از 1400 سال پیش دیگر پیامبری برای راهنمایی نفرستاده است… اما برای من جای تعجب است که چطور در قرن 21 در مهد تکنولوژی و اطلاعات، هنوز انسانها در اخلاق سطحی و عرفی مشکل دارند، اشتباه می کنند و بر اشتباهشان اصرار و هیچکس را و هیچ چیز را شاخص سنجش قرار نمی دهند، ضرر می کنند، خسران می بینند و باز بر اشتباهشان اصرار دارند، چشمشان را بر حقایق می بندند و مقلد وار تقلید می کنند و آنها که در راه اشتباهشان تشویقشان می کنند را می پرستند و دیگران را نکوهش می کنند…
خداوند خطای انسانها را بدون دین می بخشد آن هنگامی که به خطای خود آگاه شوند و دست از آن بکشند
خودخواهی انسانها بی نهایت است و در قاب این زمان و زمان های دیگر نمی گنجد.
نمایشی از این واقعیت در “تکیه بر باد” هست.