دوشنبه , ۲۴ دی ۱۴۰۳
خانه / دل نوشته ها / مسئوليت شيعه بودن

مسئوليت شيعه بودن

تشیع صفوی، مذهب راه حل یابی است برای گریز از مسئولیت ها. مذهب تجلید و تذهیب و تجلیل قرآن: نه تحقیق و تفسیر قرآن. تقدیس قرآن اما نه برای باز کردن و خواندن قرآن.  توسل یکسره به کتاب دعا، برای بستن قرآن، چرا که گشودن قرآن، سخت است و مسئولیت آور، کتابی که چنان حساب و کتاب دقیقی دارد که می گوید  نتیجه یک ذره کار نیک را می بینی، و کیفر ذره ای کار بد را می چشی.  ( فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره )  قیامت، روزی است که دستاورد خویش را می نگری ( یوم ینظر المرء ما قدمت یداه )  همین و انفاق، از دست گذاشتن همه چیز است، انفاق جان، مال، زندگی، زن و فرزند است، چه، در راه عقیده، در راه مردم این ها همه “ فتنه اند “. باید دنیا را پلید بشماری و شب و روزت را وقف کنی. آن هم نه در گوشه تنبلی و بی مسئولیتی زهد و ریاضت و عبادت و اعتکاف بلکه در متن جهاد و اجتهاد و مردم و عقیده و عمل
این همه مسئولیت؟ این همه سنگینی؟ خیلی سخت می گیرد.
اما شیعه صفوی نگران نیست، زیرا برایش راه حل های ساده ای دارد کتاب دعا را می گشاید  نوشته است که فلان چهار کلمه را اگر در پله چهارم صفا و مروه بایستی و بخوانی، پولدار می شوی! – این مال دنیا – و اگر همین دعا را بنویسی، یا رو به قبله بایستی و بخوانی، و یا با  آب انار، روی کاسه آب ندیده بنویسی و بخوری، تمام گناهانت – افزون تر از ستاره های  آسمان و ریگ های بیابان و قطرات باران – بخشوده می شود، پاک، همچون روز اولی که از مادر زاییده شدی – این هم آخرت – پس مؤمن زرنگ به این، رو می آورد که هم راحت تر است  و هم کم خرج تر و هم پر درامدتر! او، لای قرآن را باز نمی کند که راه حلش را در کتاب دعا یافته است .
پس به جای شناختن محمد و علی و خواندن و فهمیدن قرآن و قبول مسئولیت، راه حلی می جوییم و می یابیم! به جای شناختن پیامبر اسلام و گوش سپردن به سخنان او، و به جای شناختن علی و زندگیش و خواندن و فهم نهج البلاغه اش، حبشان را بگیر و شناختشان را رها کن! چرا که حب علی ناشناخته، ایجاد مسئولیت نمی کند! علی مجهول، مانند بتی است که می پرستیمش، بی آن که میان ما و او، هیچ ارتباطی وجود داشته باشد. بی شناختن، علی، چون دیگران است. و میان او و محبان خالص بی معرفتش، هیچ گونه تحمیل و امر و نهی و مسئولیتی ایجاد نمی شود. هرچه می خواهی گریه کن، بر سر بزن، غش کن، هو بکش، و عشق و محبت بورز – بی اندکی شناخت -، علی را فرشته کن، خدایش کن، نمی تواند زره ای در زندگیت نقش داشته باشد و بایستنی بر دوشت بگذارد. فقط نشناسش، که شناختن مسئولیت آور است!
چنین است که شناختن علی جرم است. و به همین دلیل است که امروز – پس از قرن ها – علی را باید از زبان “ سلیمان کتانی “ و “ جرج جرداق “ – طبیبان مسیحی – بشنایسم، و نهج البلاغه را با تصحیح و پاورقی و چاپ شیخ محمد عبده – مفتی اعظم مصر و رهبر اهل تسنن – ببینیم، که محبان علی نه تنها به شناخت و فهم نهج البلاغه و علی، نیاز ندارند، بلکه از روبرو شدن با این دو، می هراسند.

همچنین بررسی کنید

یادآر

ده سال پیش همچین روزی٬ ۲۴ مهر ماه ۱۳۸۷ ٬ ساعت پنج و ده دقیقه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.