ده سال پیش همچین روزی٬ ۲۴ مهر ماه ۱۳۸۷ ٬ ساعت پنج و ده دقیقه عصر٬ شبنم و من٬ تو فرودگاه از خانواده هامون خداحافظی کردیم تا مهاجرت تحصیلی خودمون رو شروع کنیم. تعداد روزهای حضور من در دانشگاه های ایران بیشتر از تعداد انگشتان دو دست نمی شد. روزهایی …
ادامه مطلبزمانی برای گذر
بالاخره عقربه های ساعت آنقدر چرخیدند و تیک تاک کردند و برگهای تقویم آنقدر ورق خوردند تا به چنین روزی رسیدند. بعد از گذشت 11 سال از پایان تحصیلات متوسطه، تحصیلات سطح اول دانشگاهی هم به پایان رسید. در تمام این مدت سعی کردم علاوه بر کسب علوم دانشگاهی با …
ادامه مطلبزمان می گذرد و زمانه نیز هم
امروز – 16 اردیبهشت 1391 1298 روز (یعنی تنها 2 روز کمتر از 1300 روز) است که مالزی نشین هستیم. و 770 روز از آخرین دیدار حضوری پدر و مادرم می گذرد. و زمان همچنان می گذرد…
ادامه مطلببه آسمان رود…
در یک صبح پاییزی سال 81، با یک بلوز آستین کوتاه و شلوار پارچه ای، به طبقه دوم مبل فروشی شاهین در خیابان جمهوری روبروي فخررازي مراجعه کردم. 14ام ماه رمضان بود. دقیق یادم هست چون علت حضور من به خاطر همون روز بود. با مسئول مربوطه صحبت کردم. گفت …
ادامه مطلبمن و اسب جمشيد
چند سال پيش رفته بوديم تخت جمشيد، خواستم از اين سر ستون عكسي بگيرم، آقايي با بچه هاش كنارش ايستاده بودند، ازشون خواستم كمي جا به جا بشن بتونم عكس بهتري بگيرم. با افتخار بهم گفت برو روش بشين من ازت عكس ميندازم. اين سنگ خالي رو براي چي عكسش …
ادامه مطلبروز شمار، سال شمار- 2
5 سال پيش در چنين روزي 28 مرداد 1384، مصادف با 13 رجب ولادت حضرت علي (ع)، من و شبنم خانمي سر يك سفره معروف “بله” گفتيم
ادامه مطلبروزشمار: اول تیرماه 1387
از امروز یک دسته بندی جدید با عنوان “روز شمار – سال شمار” به وبلاگ اضافه شده. مطالب جالبی به همراه خواهد داشت… اولین روزشمار: امروز دقیق 2 سال، و یا دقیق تر بگم، 732 روز از آن رویداد گذشت. رویدادی فراموش نشدنی… فردا بیشتر خواهم گفت که اول تیر …
ادامه مطلب