در جستجوی علم دست نوشته های ذهنم که به جای کاغذ مچاله شده بر پهنای دریای وب نوشته می شود، تا هم فکرم آزاد گردد و هم در مصرف کاغذ صرفه جویی
میخواستم این مطلب رو تو نظر بزارم، اما دیدم یه کمی طولانی میشه برای همین تصمیم گرفتم پستش کنم…
با توجه به اطلاعاتی که من دارم، نه تنها هنوز شخصی بزرگتر از پروفسور حسابی که ایرانی باشد در دنیا نداریم که حتی در اندازه ایشان هم کسی رو پیدا نکردم. اگر شخصی هست شما معرفی کنید.
من معتقدم هنوز یک پروفسور حسابی دیگر نداریم…
وقتی سری به صفحات دانشمندان ایرانی مقیم آمریکا می زنی آنقدر نامهای عجیب و غریب و تئوری و نظریه و شغل و منصب و پروژه میبینی که نمی دونی به خودت افتخار کنی یا برای خودت متاسف بشی که این همه ایرانی پرافتخار در کشور خودت نیستند… کامران وفا هم یکی از اونهاست…
با مراجعه به این وبلاگ میشه یه اطلاعات جزئی دریافت کرد…
http://www.roohollah5329.blogfa.com/post-59.aspx
اما آنچه برای من ارزشمند هست شخص پروفسور حسابی است. اگر گفته میشه:
” در سن هفده سالگی لیسانس ادبیات، و در سن نوزده سالگی لیسانس بیولوژی را اخذ نمود. پس از آن در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشکده فرانسوی مهندسی در بیروت فارغ التحصیل شد.او همچنین در رشته‌های پزشکی، ریاضیات و ستاره شناسی به تحصیلات دانشگاهی پرداخت.حسابی در دانشگاه سوربن فرانسه، در رشتهٔ فیزیک به تحصیل و تحقیق پرداخت. در سال ۱۹۲۷ میلادی در سن بیست و پنج سالگی دانشنامه دکترای فیزیک خود را، با ارائهٔ رساله‌ای تحت عنوان «حساسیت سلول‌های فتوالکتریک»، با درجه عالی دریافت نمود.”
علتش این هست که تمام مدارکش در موزه موجود، قابل بازدید و بررسی و نگهداری میشه…
در ادامه به این مطلب توجه کنید که بسیار جالب است:
“آنچه نقاشي ونگوک را از نمونه هاي چينيش متمايز مي کند چيست؟ اين که نقاشي توسط يک شخصيت برجسته تاريخي کشيده شده؟ شخصيت تاريخي؟ ونگوک؟ همان جوان خل وضع فقير که غم به فروش نرسيدن آثارش را روي بوم سفيد خالي مي کرد؟”
چه کسی فکر میکرد نقاشی های آن جوان دیوانه و خل (ونگوک رو میگم) امروز با قیمت پایه 40 میلیون دلار و نه یکی و 2 تا و 5 تا، که تعداد زیاد (900 نقاشی و 1100 طراحی) در موزه ها و بین کلکسیونر ها به فروش میرسه و حتی گاهی اوقات سرقت میشه و شده منبع تدریس در دانشگاه های هنر… چند سال بعد از مرگ ونگوک همگان فهمیدند “آن” یک جوان خل و فقیر بزرگترین بود… دنیای هنر هرگز شخصی مثل ونگوک را به خود ندیده و معلوم نیست چه زمانی خواهد دید.
پروفسور وفا یک فیزیکدان نمونه است… اما حسابی یک فیزیکدان نبود… کسی که فیزیک، شیمی، ریاضیات، و نجوم در باب مهندسی می داند و قرآن و حافظ از بر است و بوستان و گلستان سعدی و مثنوی مولوی را در باب ادبیات و الهیات می داند، پزشکی را در باب طب، زبان آلمانی، فرانسه، انگلیسی را به خوبی اشراف دارد. که این موضوعات را بزرگانی چون مرحوم علامه جعفری و استاد مطهری تایید می نمایند (در حال حاضر دکتر حداد عادل می توانند این موضوع را تایید کنند)… بحث پروفسور حسابی بحث یک شخص نیست… بحث یک فیزیکدان نیست که تئوری اش چه هست یا چه بوده یا با انیشتین در ارتباط بوده یا نه… بحث مرد علم است… دریافت نشان “به دریافت بالاترین نشان فرانسه لژیون دونور نائل گردید.” شاید چیزی عادی باشد که هرسال بالاخره به یک نفر اعطا می شود… من معتقدم آن دانشمندانی که الان در پروژه انجمن پژوهشهای هسته ای اروپا ” سرن ” کار میکنند هرچه هم که توان علمی بالایی در این پروژه داشته باشند باز نمی توانند یک پروفسور حسابی باشند… در مورد پروفسور حسابی غلو نشده که مستندات آن در موزه برای بازدید عموم در معرض نمایش است…
در مورد ایرج حسابی، من به نوع رفتار اجتماعی و اقتصادی اون کار ندارم، بیشتر از این نظر برایم مهم هست که اگر او نبود، پروفسور حسابی فقط نامی بود بر تاریخچه “دانشگاه” تهران بعنوان موسس ” موسسه ژئو فیزیک” ، ” دانشکده علوم” ، “دانشکده فنی” ، ” مرکز تحقیقات اتمی ” و …
در سال 88 بانک ملی، موزه را به حراج گذاشته بود تا 5 میلیارد تومان بدهی پروفسور ( یا فرزند ایشان) به بانک برگشت داده شود… اگر کسی ساکن آن محل باشد میداند که ارزش ریالی ملک پروفسور حسابی می تواند علاوه بر پرداخت بدهی، برای فرزندش حداقل 100 سالی را راحتی به ارمغان داشته باشد… تازه در شرایطی که اموال موزه به موزه، افراد و یا رابطین دیگر به فروش نرسد که خود آن ارزش بسیاری دارد…
دکتر حسابی فردی بود که فعالیتهای بسیاری در دانشگاه تهران کرد. شاید اگر او نبود دانشگاه تهران به این جایی که الان دارد نمیرسید. روحش گرامی
اشکالی که در کار معرفی ایشان است این است که ایشان را دانشمند بارزی معرفی می کنند که ظاهرا این چنین نیست. دانشمدان باید مقالات موثری در علم مورد نظر داشته باشند که ایشان در این زمینه موفقیت انچنانی نداشته است.
به نظرم فرزندانش به جای تاکید بر دانشمند علمی بودن ایشان بهتر بود که بر کارهای توسعه ای دانشگاه تهران ایشان تمرکز میکردند. اینطوری هم واقعی تر بود و هم مستندات بهتری وجود داشت
ببین اینکه آدم بزرگی بود و قرآن و بوستان و غیره را حفظ است بحثی نیست…نوآوری و حتی پیاده کردن حیلی الگو های غربی در ایران نظیر دانشگاه و نقشه کشی و غیره خیلی خوبه….از بزرگی ایشون کم نمیکنه….اما اینکه بخواهی بگی بی نظیر است….حرف گزاف است….
و اما پسرش….من فقط این لینک را برات با یادگار میگذارم
http://barbamama.persianblog.ir/post/155
و
داستان هفت سین دکتر حسابی را حتماً شنیدی مدتی خیلی راست کار ایمیل های فورواردی بود یکی از جاهایی که منتشر کرد این بود http://www.noandish.com/com.php?id=26599
در پاسخ به آن نوشته های تخیلی جناب ایرج خان مجله نجوم به صاحب امتیازی دکتر رضامنصوری اینگونه نوشت:
“اخیرا عکسی در رسانه ها چاپ شده از اینشتین و شخص دیگری که گفته شده مرحوم دکتر حسابی است. در توضیح عکس آمده که حسابی برای مراسم نوروز اینشتین و برخی فیزیکدانان دیگر را به خانه اش دعوت کرده بود. در این توضیحات با آب و تاب از مراسم نوروز ایرانیان و سنت های آنان صحبت به میان آمده که قلب هر ایرانی را به تپش می اندازد.
متاسفانه همه آنچه فرزند آن مرحوم به عنوان خاطرات حسابی در ذیل این عکس نقل می کند دروغ است.
شخص کنار اینشتین در عکس گودل ریاضیدان معروف آلمانی است که کیهان شناسان و نسبیت دانان او را با مدل گودل به عنوان یک عالم نامتناهی می شناسند. در آن سالی هم که نقل می شود نه حسابی در پرینستون بوده و نه دیگر فیزیکدانانی که در این تخیلات زشت مکتوب آمده است.
متاسفانه رسانه های ما به این گونه دروغ پردازی ها و شیادی ها دامن زده اند و بخشی از این اکاذیب متاسفانه به کتب درسی هم راه یافته است. لازم است به جهت سلامت جامعه ی علمی کشور همه ی ما با این فساد اخلاقی مواجهه کنیم و نگذاریم بیش از این جوانان ما منحرف شوند!”
میدونی بنظرم شاید یکی از قدرنشناس ترین ملتهای دنیا ما ایرانی ها باشیم. اصولا خیلی زود خیلی چیزهای مهم رو فراموش میکنیم . خوب پسر ایشان کار بزرگی کرده و پدرش هم اینقدر بزرگ بوده تا این حق رو داشته باشه تا ازش استفاده کنه. در کل از حاشیه بدم میاد.
آقای علیرضا خان
از این متن هایی که این بنده خدا نوشته در دنیای اینترنت زیاده… نه فقط پیرامون دکتر حسابی بلکه پیرامون شخصیتهای دیگر هم همینطوره… در مورد وام و پول که توضیح کامل دادم دلیل نمیبینم بخواهم بیشتر بگم که هرکس اگه فقط یکبار به موزه ایشون سر بزنه و نرخ منطقه رو داشته باشه قیمت ملک معلومه… اگه خواستید بعدا خصوصی براتون میگم که حتی تنها خریدار اون ملک چه کسی میتونه باشه و چرا ایرج ملک رو نمی فروشه… گفتم اون ملک بیشتر از 4-5 میلیارد بدهی به بانک ارزش داره…
در مورد عکسی که فرمودین، تا اونجا که من یادمه هیچ وقت ایرج عکسی از انیشتین و پروفسور حسابی نداشته، شاید عکس مجعول رو رسانه ها منتشر کردند… قضیه مثل اون بنده خدایی میمونه که میگن تا به حال 1 روز هم جبهه نرفته چون اگر رفته بود حتما تو بوق و کرنا کرده بود… ایرج هم اگر عکس پروفسور و انیشتین رو داشت حتما تا الان جلد کتب درسی شده بود… البته نه برای استفاده مالی…
برای من خیلی عجیبه که همه موضوع ایرج رو مالی میدونن، در حالی که تو این مملکت حداقل در این 4 سال اخیر، پول و مافیای پول و قدرت جابجا شده، پس چطور یک نفر میتوانسته در 10 سال گذشته از هر دو طرف برای پول از استاد خرج کند…
این حرفها، به نظر من حاشیه های بی معنی است که بهتر است اصلا دیده نشود، شاید نظر حامد نظر بهتری باشه که البته من روی اون هم بحث دارم که سعی میکنم به زودی بگم…
من اصلاً به بحث مالی اش کاری ندارم
من ادعا کردم که ایرج با درست کردن خاطرات جعلی مثل شومن ها اینطرف و آنطرف میره و چرندیات نقل میکنه…”خاطره هفت سین” یک نمونه از این چرندیات بود ….ایرج تعریف کرده یا نه؟ از رادیو هم پخش شده….تو روزنامه ها هم نوشته شده….این فقط یک نمونه است
حالا اینکه با شومنی و نقل خاطرات خود ساخته و دروغ چی گیرش میاد به من ربطی نداره……
عزیزم من نه پدر کشتگی با دکتر حسابی یا پسرش دارم و نه قصد کنف کردن شما که باهاش عکس انداختی….من (فقط به عنوان یک معلم علوم) میگم حالا که آمدی برای جستجوی علم….از راهش جستجو کن….در دام شبه علم نیافت
گرفتار تبختر علمی به گذشته و حقارت در مقابل غربیان نشو….همین
سلام
این نظرم مربوط به پست قبلته ولی اینجا گذاشتم که ببینی.
این عکس خودت و علیخانی رو بردار، آخه هنوز یادمه با اون دمپایی های خوشگلش اومده بود عروسیت و …
حمید راست میگه اگه امسال برنامش رو میدیدی، حتما از توی کامپیوترت هم پاکش میکردی چه برسه که بزاری توی وبلاگ
http://www.ipm.ac.ir/doc/hesabi.pdf
http://chaay.ghoddusi.com/2009/12/post_1088.html
این لینک را ببین
متاسفم برای هر کسی که شخصیت علمی این دانشمند,عالم و استاد همه ی انسانها در همه ی زمینه ها مانند علم,ادب,معرفت,بخش,بزرگی,صبر,دین,پژوهش و… را نادیده میگیرند و فقط سعی میکنند به حاشیه ها بپردازند!
شما 1/100000 پروفسور حسابی هم بشی ما قبولت داریم!هه!
ای کاش پروفسور حسابی الان زنده بودند تا ببینند مملکت ب چ وضعی افتاده!ای کاش….
فقط میتونم بگم اگه هر کدوم از این افراد مانند جناب علیرضا در 1/10 سختیِ پروفسور حسابی بزرگ میشدی همین جایی که هستی هم نمیتونی باشی!چه برسه به مقام دکتر حسابی!