در جستجوی علم دست نوشته های ذهنم که به جای کاغذ مچاله شده بر پهنای دریای وب نوشته می شود، تا هم فکرم آزاد گردد و هم در مصرف کاغذ صرفه جویی
من هيچ وقت از اين بُعد به كامپيوتر نگاه نكرده بودم. درس بسيار جالبي است كه متاسفانه استاد جالبي هم گير ما افتاده. مطالب آزاد رو كه نگاه مي كنم اطلاعات خوبي دستگيرم ميشه… 3 هفته پيش استادمون كه مالايي هم هستش اومد سر كلاس و پاورپوينت رو گذاشت رسيد به يه بخشي از مطالب كه راجع به Manipulation توضيح مي داد. اين بنده خدا هرچي سعي كرد نتونست چيزي رديف كنه كه بخواهد بگه، فقط گفت من اين موضوع رو ميدونم چيه اما نمي تونم براتون توضيح بدم !!! 🙂 پس بهتره ازش رد بشيم… 60 تا اسلايد كه هركدومشون رو ميشه براش 5 دقيقه صحبت كرد تو نيم ساعت تموم كرد و گفت درس امروز تموم شد. اگه دوست داشته باشيد ميتونم درس هفته آينده رو هم بهتون همين امروز بگم كه هفته ديگه نيايد دانشگاه 🙂 ما هم از خدا خواسته گفتيم خوبه و موافقت كرديم. كلا 20-25 نفر سر كلاس هستيم…هفته پيش از اين 20 نفر (همه امون) امتحان ميان ترم گرفت و امروز جواب ها رو آورد. گفت وضعيت نمره ها خيلي بد بوده و بالاترين نمره 28 هست. يكي از دوستان ازم پرسيد از چند؟ گفتم حتمن از 30 ديگه… بعد خود استاد گفت 28 از 40… شروع كرد به غرغر كردن كه امتحان خوب نبود و دوباره ميگيرم… بعد برگه ها رو توزيع كرد كه مثلا اشكالاتمون رو بررسي كنيم. من 19 شده بودم و دوستم 15 … بعد كه جواب ها رو ميگفت و ما چك مي كرديم ديديم خيلي از جواب هايي كه نمره نگرفتيم درست بوده، آخر كلاس رفتيم پيشش و ميگيم اينا كه درسته و شروع كرده به چك كردن… دوستم تونست 14 نمره ديگه ازش بگيره 🙂 البته بايد بيشتر مي شد ولي استاد زير بار نمي رفت… به من گفت بيا ببينم برا تو چه مشكلي داره… بهش ميگم فلان سوال رو درست نوشتم… نگاه كرده ميگه آره درسته اينم 3 نمره اضافه.. ميگم ولي سوال 5 نمره داره… بعد درست كرده.. ميگم جواب اين يكي سوال عين اسلايدهاي پاورپوينت هست… اون جانسون و هندرسون 3 تا نظر كه بيشتر نداشتن. منم عين همون رو كپي كردم… ميگه نه، تو بايد كانسپت رو توضيح بدي كه كدوم كانسپته… ميگم قشنگ، سوال يه چيز ديگه مي خواهد، گفته فقط نام ببريد، بعدشم من تو درس ها توضيحش رو نديدم و نداشتيم… ميگه باشه، ولي تو بايد توضيح بدي… ميگم من رفرنس دادم به خود سوال، غير از اين هم هيچ چيز ديگه اي نمي تونه باشه، تو چطوري به جواب هاي بقيه كه از خودشون نوشتن نمره ميدي به من كه عين جواب هست نمره نمي دي… زير بار نرفت كه نرفت… 6 نمره كم شد 🙂 … 5 نمره رو اضافه كرد و 24 رو ثبت كرد. گفت امتحان بعدي اگر بالاتر بشيد اون رو ميزارم… به دوستم گفتم ما الان اينجا برگه امون جلو رومون هست، ميدونيم اشتباه صحيح كرده نمي تونيم نمره امون رو ازش بگيريم. واي به حال پايان ترم :)…
هیچ کاریش نمی شه کرد. از این اتفاقات تا دلت بخواد دیدم. برو دعا کن گیر عباس نامور نان خشک خورده تو انگلیس نیوفتادی. چون می گذرد غمی نیست
عباس نامور ي كه من ديدم حداقل آدم با سواديه، اگر نمي خواسته يادتون بده مشكلش چيز ديگه است… اين استاد ما اصلا كارش اين نيست، اصولا كلاس با استاد خانم مالايي يعني كلاس روخواني از پاورپوينت… 🙂